loading...
زبان انگلیسی
آیلی بازدید : 6788 پنجشنبه 31 فروردین 1391 نظرات (2)
جملات کلیدی زبان انگلیسی

Key sentences of English


فصل ا
اطلاعات شخصی Personal information
1- محل و زمان تولد Place & date of birth
2- وضعیت تأهل Marital status

3- شغل Job


فصل 2
قیافه ظاهری و شخصیت
1- سن Age
2- قد و جثه Height & build
3- وزن Weight
4- مو Hair
5- صورت Face

6- شخصیت Character


فصل 3
تحصیلات Education
1- انواع مدارس و دانشگاه ها Type of schools & universities

2- کلاس ها ، رشته های تحصیلی ، مدارک تحصیلی Grades , majors , degrees


فصل 4
سلامتی ، بیماری و انواع دردها Health , illness , aches and pains
1- کلیات Generalities
2- انواع دردها ، ناراحتی ها و بیماری ها Aches , pains, illnesses
3- شکستگی استخوان و ضرب دیدگی Fractures & sprains
4- بریدگی و زخم Cuts & wounds
5- مو و ریزش مو Hair & hair falling
6- چشم و گوش Eyes & ears

7- توصیه های پزشکی Medical advice


فصل 5
مسکن ، انواع خانه ها ، اجزای خانه ، اثاثیه منزل Accommodation , type of houses , parts of a house , furniture

1- انواع خانه و آپارتمان Type of houses & apartments
2- اجزای خانه Parts of house
3- اثاثیه منزل Furniture
4- صحبت درباره خانه / آپارتمان Speaking about a house / an apartment
فصل 6
غذاها ، نوشیدنی ها ، آشپزی Food , drinks , cooking

1- غذا و وعده های غذا Food & meals
2- انواع گوشت Type of meat
3- انواع پختن و سرخ کردن Cooking & frying
4- انواع غذاها Type of food
5- انواع طعم ها Tastes
6- آماده کردن مواد غذایی Preparing foodstuff
7- فاسد شدن مواد غذایی Decay of food
8- انواع ظروف و وسایل غذاخوری Dishes , utensils , crockery
9- صحبت ها و تعارفات مربوط به غذاخوردن Speaking about & Offering food

10- در رستوران At a restaurant


فصل7

پوشاک Clothing


1- لغات مربوط به پوشاک Clothes , clothing , clothe , cloth
2- پوشیدن و به تن داشتن Putting on & wearing
3- انواع پوشاک و یقه Types of clothing & collars
4- صحبت راجع به لباس و خرید لباس Speaking about clothes & buying clothes
5- انواع طرح های پارچه Patterns of materials
6- صحبت راجع به پارچه Speaking about materials
7- زیپ ، دکمه ، جیب و غیره Zippers , buttons , pockets , etc

8- کفش ، چکمه ، جوراب ، زیورآلات Shoes , boots , socks / stockings , ornaments


فصل 8
ورزش و فعالیت های تفریحی Sports & recreational activities
1- کلیات Generalities
2- صحبت راجع به انواع ورزش ها Speaking about different sports

فصل 9
کشورها و شهرها Countries & cities

1- صحبت درباره کشورها Speaking about countries

2- صحبت درباره شهرها Speaking about cities


فصل 10
اتومبیل Cars

1- کلیات Generalities
2- انواع اتومبیل Types of cars
3- اجزاء داخل اتومبیل Parts of the interior of a car
4- اجزاء بدنه اتومبیل Parts of the exterior of car
5- موتور و اجزاء آن The engine & its parts
6- لاستیک و چرخ Tires & wheels
7- باک بنزین و بنزین زدن The gas tank ( Am.) / petrol tank (Br.) & filling the car
8- مراقبت از اتومبیل Looking after a car
9- رانندگی و استفاده از اتومبیل Driving a car

10- تصادف اتومبیل ، علائم و مقررات راهنمایی Car accidents , traffic signs & regulations


فصل 11
حمل و نقل و مسافرت Transportations & travelling

1- مسافرت با هواپیما ، فرودگاه و قسمت های مختلف آن Air travel , an airport & its different sections
2- چک کردن بار و سوار شدن به هواپیما Checking the baggage & boarding the plane
3- تحویل بار Baggage claim / reclaim (area)
4- گمرک و قسمت کنترل گذرنامه Customs & passport control
5- مسافرت با قطار Traveling by train
6- مسافرت با اتوبوس Travelling by bus

فصل 12
هوا The weather

1- انواع هوا Types of weather
2- انواع بارندگی ها Types of precipitation
3- باد ، طوفان ، آفتاب ، مه ، یخبندان و غیره Winds , storms , sunshine , fog , frost , etc.

فصل 13
تلفن The telephone
1- کلیات Generalities
2- جملات رایج در مکالمات تلفنی Telephoning

فصل 14
سرگرمی ها و فعالیت های تفریحی Hobbies & free time activities

1- تلویزیون Television
2- فیلم و سینما Movies
3- کتاب و روزنامه Books & newspapers
4- موسیقی Music
5- عکاسی Photography
6- نقاشی و خطاطی Painting / drawing & calligraphy
7- متفرقه Miscellaneous

فصل 15
خانواده و اقوام Family & relatives
فصل 1
خود را بیازمایید !
در این فصل معادل انگلیسی جملات زیر و همچنین تعداد زیادی از جملات دیگر را یاد می گیرید. چند تا از این جمله ها را از قبل بلدید ؟ سعی کنید معادل صحیح انگلیسی جملات زیر را بنویسید. آن گاه پس از مطالعه کامل فصل اول یک بار دیگر آزمون را انجام دهید. پاسخ هایی را که در شروع و پایان فصل اول داده اید با هم مقایسه کنید و پیشرفت تان را بسنجید :

1- من در شیراز بزرگ شدم.
2- خواهرم پارسال طلاق گرفت.
3- کی ازدواج کردی ؟
4- با من ازدواج می کنی ؟
5- برادرم زنش را طلاق داد.
6- خواهرم نامزد یک مهندس است.
7- آن پسر قد بلند نامزد دختر عمویم است.
8- دوست برادرم از من تقاضای ازدواج کرده است.
9- کارمند دولت هستم.
10- کار آزاد دارم.
11- تجارت می کنم.
12- فعلا بیکارم.
13- پدرم شش ماه دیگر بازنشسته می شود.
14- برادرم شیفتی کار می کند.
15- پنجشنبه ها و جمعه ها تعطیلم.
16- فردا باید اضافه کاری کنم.
17- برای کی کار می کنی ؟
18- چقدر درآمد داری ؟


1- اطلاعات شخصی
1- Personal information


1-1- محل و زمان تولد

1-1 Place & date of birth
کجا متولد شدی ؟
Where were you born ?
در شیکاگو متولد شدم.
I was born in Chicago.
در شیکاگو متولد شدم اما در بالتیمور بزرگ شدم .
I was born in Chicago but I was brought up in Baltimore.
کی متولد شدی ؟
When were you born ?
در سال 1970 متولد شدم.
I was born in 1970.
روز تولدت کی است ؟ / چه روزی متولد شدی ؟
When’s your birthday ?
دوم سپتامبر است.
It’s September 2nd.


1-2 وضعیت تأهل

1-2 Marital status

متأهلید ؟
Are you married?
بله هستم . / خیر مجردم.
Yes, I am. / No, I’m single.
طلاق گرفته ام. ( یا همسرم را طلاق داده ام. )
I’m divorced.
زن بیوه ( زنی که شوهرش فوت شده باشد. )
a widow
مرد بیوه ( مردی که زنش فوت شده باشد. )
a widower
I’m a widow / widower.
ما زن و شوهریم.
We’re husband and wife

ازدواج کردن

کی ازدواج کردید؟
When did you get married?
چند سال است ازدواج کرده ای / کرده اید ؟
How long have you been married?
برادرم با یک دختر اسپانیایی ازدواج کرد.
My brother married a Spanish girl / got married to a Spanish girl.
برادرم زن اسپانیایی دارد.
My brother is married to a Spanish girl.
با من ازدواج می کنی ؟
Will you marry me?
جان و مری زوج تازه ازدواج کرده ای هستند.
John and Mary are a newly-married couple.

نامزد بودن
be engaged to
آلیس نامزد تام است.
Alice is engaged to Tom.
نامزد
Fiancé (مذکر) / fiancée (مونث)
آن دختر نامزد برادرم است.
That girl is my brother’s fiancée.

خواستگاری کردن ، تقاضای ازدواج کردن
propose to
تام از پت تقاضای ازدواج کرده است.
Tom ha proposed to Pat. / Tom has asked Pat to marry him.

طلاق گرفتن
او پارسال طلاق گرفت.
She got divorced last year.
جیم زنش را طلاق داد.
Jim divorced his wife.
نمی خواهم طلاق بگیرم.
I don’t want to get a divorce.

چند توضیح مهم :
الف - فعل marry ( ازدواج کردن با ... ) حرف اضافه ندارد.
می خواهم با دخترعمویم ازدواج کنم.
I want to marry my cousin.

ب - فعل married to نیز به معنای ( ازدواج کردن با ... ) می باشد.
جان با آلیس ازدواج کرد.
John got married to Alice.
تفاوت دو فعل بالا در آن است که فعل marry معمولاً همراه با مفعول به کار می رود در حالی که get married to به تنهایی نیز به کار می رود.
قصد دارم سال آینده ازدواج کنم. ( معمولاً این جمله با فعل marry گفته نمی شود. )
I’m going to get married next year.
پ - فعل be married to به معنای ( زن و شوهر بودن ) است.
Pat is married to David.
ت - هیچکدام از افعال بالا با حرف اضافه with به کار نمی رود.

برای پرسیدن شغل در موقعیت های دوستانه معمولاً سئوالات زیر به کار می رود.

شغل
Jobs
شغلت چیست ؟
What’s your job? / What are you? / What do you do?
مکانیک هستم.
I’m a mechanic.

و در موقعیت های رسمی تر :
What’s your occupation / profession?
What do you do for a living?

و در پاسخ می گوییم :
کارمند دولت هستم.
I’m a government employee / civil servant.
برای یک شرکت تولیدی کار می کنم.
I work for a manufacturing company.
کار آزاد دارم. ( برای خودم کار می کنم. )
I’m self-employed.
مهندس راه و ساختمانم.
I’m a civil engineer.
انگلیسی درس می دهم.
I teach English.
بازنشسته ام.
I’m retired.
بیکارم.
I’m unemployed. / I’m out of work.
در حال تغییر شغل هستم.
I’m between jobs.
سال آینده بازنشسته می شوم.
I’ll retire next year.
تمام وقت / پاره وقت کار می کنم.
I work full time / part time.
شیفتی کار می کنم.
I work on shifts. / I work different shifts.
در شیفت صبح / بعد از ظهر / شب کار می کنم.
I work on the morning / afternoon /night shift.
روزی چند ساعت کار می کنی ؟
How many hours a day do you work?
روزی 8 ساعت کار می کنم.
I work 8 hours a day.
هفته ای چند روز کار می کنی ؟
How many days a week do you work?
کارت چه ساعت شروع / تمام می شود ؟
What time does your work begin / end ?
کار ساعت 8 شروع و ساعت 4/30 تمام می شود ؟
Work beings at 8:00 and ends at 4:30 ?
یک روز در میان کار می کنم.
I work every other day.
امروز اضافه کاری می کنم.
I’m working overtime today.
پنج شنبه ها و جمعه ها تعطیلم.
I have Thursdays and Fridays off.
کجا کار می کنی ؟
Where do you work?
برای کی کار می کنی ؟
Who do you work for?
دفترت کجاست ؟
Where’s your office?
در کدام طبقه کار می کنی ؟
Which floor do you work on?
چقدر پول در می آوری ؟ / چقدر درآمد داری ؟
How much do you earn?
حقوقت چقدر است ؟
How much is your salary?


تمرین 1

جملات و سئوالات زیر را به انگلیسی چگونه بیان می کنید ؟
1- متأهلید ؟
2- کجا متولد شدی؟
3- کی ازدواج کردی؟
4- چه مدتی است ازدواج کرده ای؟
5- من در مشهد بزرگ شده ام.
6- پارسال مجرد بودم ولی الان متأهلم.
7- شغل شما چیست؟
8- فردا تعطیلم.
9- کارمند دولت هستم.
10- چقدر درآمد داری؟
11- بازنشسته ام.
12- تام و همسرش از هم طلاق گرفتند.
13- کار آزاد دارم.
14- برای کی کار می کنی؟
15- خواهرم نامزد یک دندانپزشک است.
16- هفته ای چند روز کار می کنی؟
17- در شیفت صبح کار می کنم.
18- این هفته اضافه کاری می کنم.
19- او از من تقاضای ازدواج کرده است.
20- در حال حاضر بیکارم.
21- پاره وقت کار می کنم.
22- برای یک شرکت تولیدی کار می کنم.

پاسخ تمرین 1 :
1- Are you married?
2- Where were you born?
3- When did you get married?
4- How long have you been married?
5- I was brought up in Mashhad.
6- I was single last year but now I’m married.
7- What do you do ( for a living ? ) / What’s your profession / occupation / job?
8- I have tomorrow off.
9- I’m a government employee / a civil servant.
10- How much do you earn?
11- I’m retired.
12- Tom and his wife got / were divorced.
13- I’m self-employed.
14- Who do you work for?
15- My sister is engaged to a dentist.
16- How many days a week do you work?
17- I work on the morning shift.
18- I’m working overtime this week.
19- He has proposed to me.
20- I’m out of work / unemployed at present.
21- I work part-time. / I have a part-time job.
22- I work for a manufacturing company.

فصل 2
خود را بیازمایید !
در این فصل معادل انگلیسی جملات زیر و همچنین تعداد زیادی از جملات دیگر را یاد می گیرید. چند تا از این جمله ها را از قبل بلدید؟ سعی کنید معادل صحیح انگلیسی جملات زیر را بنویسید. آن گاه پس از مطالعه کامل فصل دوم یکبار دیگر همین آزمون را انجام دهید. پاسخ هایی را که در شروع و پایان فصل دوم داده اید با هم مقایسه کنید و پیشرفت تان را بسنجید.
1- استاد جدیدمان مرد میان سالی است.
2- او بیست و یکی دو سال دارد.
3- او سی و پنج شش سال دارد.
4- قدم یک متر و هفتاد و پنج است.
5- پدرت مسن ولی خوش هیکل است.
6- برادرم قد بلند و چهارشانه است.
7- خواهرت خیلی لاغر (استخوانی) است.
8- مادرم چاق نیست. استخوان بندی درشت دارد.
9- دخترت ریزه اندام است.
10- کمی اضافه وزن دارم.
11- ماه گذشته 2 کیلو چاق شده ام.
12- فرقم را سمت چپ باز می کنم.
13- می خواهم موهایم را فر بزنم.
14- استخوان های گونه اش برجسته اند.
15- رنگ پوستش سبزه ی تند است.
16- رنگ پوستش روشن است.
17- او بینی سربالا دارد.
18- پدربزرگم غبغب دارد.
19- صورت دوستم کک و مک دارد.
20- صورت مادربزرگم پرچین و چروک است.
21- او ریش مرتّبی دارد.
22- او خنده رو و پرحرف است.
23- او اجتماعی و صمیمی است.
24- او بی اراده و غیرمسئول است.
25- او باملاحظه و باتدبیر است.
26- او دست و دلباز و مهمان نواز است.
27- او متظاهر و حسود است.
28- او همیشه پشت سر من حرف می زند.

2- قیافه ظاهری و شخصیت
2- Physical appearance & character

1-2- سن
1-2- Age

چند سال داری ؟
How old are you?
بیست سال دارم.
I’m 20 (years Old).

تقسیم بندی کلی برای دوره های سنی :
دوست مکاتبه ای جدیدم تین ایجر است. ( منظور نوجوان بین 13 تا 19 ساله می باشد زیرا اعداد 13 الی 19 در انگلیسی همه به teen ختم می شوند. )
My new pen-pal is a teen-ager.
استاد فیزیک ما جوان / میانسال / تقریباً مسن / مسن است.
Our physics professor is young / middle-aged / elderly old.
اگر سن دقیق کسی را ندانیم می گوییم :
He is in his twenties. / She is in her twenties.
این جمله درباره کسی گفته می شود که بالای 20 سال دارد. منظور از twenties ده سال بین 20 و 29 سالگی است.
و اگر بخواهیم باز هم دقیق تر بگوییم :
او بیست و یکی دو سال دارد.
He is in his early twenties.
او بیست و پنج شش سال دارد.
He is in his mid twenties.
او بیست و هشت نه سال دارد.
He is in his late twenties.
پس هنگامی که سن دقیق کسی را نمی دانیم می توانیم کلیه جملات مربوط به سن را با استفاده از جدول زیر بسازیم.

I
am
in
my
early
twenties.
He
is
his
mid
thirties
She
her
late
……………….
nineties

2-2- قد و جثه
2-2- Height & build

قد شما ( تو ) چقدر است ؟
How tall are you?
قدم یک متر و هفتاد و هشت سانتیمتر است.
I’m 1 meter 78.
قد متوسط دارد.
He’s ( of ) medium / average height.
نسبتاً قد کوتاه است.
She’s rather short.
نسبتاً قد بلند است.
She’s quite / pretty tall.
خیلی قد بلند است.
He’s very tall.
جثه متوسط دارد.
He’s (of) medium build.
خوش هیکل است.
He’s well-built.
هیکلش درشت است.
He’s heavily-built.
چهار شانه است.
He’s broad-shouldered.
او چاق ≠ لاغر است.
He’s hefty / heavy / fat ≠ thin / slim / slender.
او خیلی لاغر (استخوانی) است.
He’s skinny.
استخوان بندی درشت دارد. ( برای خانم ها )
She’s big-boned / large-boned.
او کمی چاق است. ( برای خانم ها و در حد مطلوب )
She’s plump.
ریزه اندام است. ( برای خانم ها )
She’s petite.

2-3- وزن
2-3- weight


وزنت چقدر است ؟

How much do you weigh ? / What’s your weight?
هفتاد و پنج کیلو وزن دارم.
I weigh / am 75 Kilos.
کمی اضافه وزن دارم.
I’m a little overweight.
مواظب وزنم هستم.
I’m watching my weight.
چاق شدن
to put on weight = to gain weight
لاغر شدن
to lose weight
دارم چاق / لاغر می شوم.
I’m putting on / losing weight.
دو کیلو اضافه کرده ام ( چاق شده ام ) .
I’ve put on 2 Kilos.
سه کیلو کم کرده ام ( لاغر شده ام ) .
I’ve lost 3 Kilos.

2-4- مو
2-4- Hair

او موی صاف طلایی دارد.
She has straight blonde (Am.) / fair (Br.) hair.
او موی مواج قرمز دارد.
She has wavy red hair.
او موی مجعّد مشکی دارد.
She has curly black hair.
فرقم را سمت چپ باز می کنم.
I part my hair on the left.
می خواهم موهایم را فر بزنم.
I’m going to have my hair premed.
می خواهد موهایش را رنگ کند.
She wants to have her dyed.
از مدل موهایت خوشم می آید.
I like your hairstyle.
دخترت چتری قشنگی دارد.
Your daughter has nice bangs (Am.) / a nice fringe (Br.) .
او دم اسبی بلند و زیبایی دارد.
She has a long beautiful pony tail.
هیچ وقت موهایش را دم اسبی نمی کند.
She never wears her hair in a pony tail.
موهایش را بافته است.
She has braided (Am.) / plaited (Br.) her hair.
وقتی که موهایم بلند بود آن را می بافتم.
When my hair was long, I used to wear it in braid.
موهایش بند بود و به طرف عقب شانه شده بود.
Her hair was long and swept back.
موهایش را پشت سرش جمع کرده بود.
She was wearing her hair in a bun.

2-5- صورت
2-5- Face


او صورتی دراز / گرد / بیضی شکل / چهار گوش دارد.

He has a / an long / round / oval / square face.
او صورتی لاغر با پیشانی بلند دارد.
She has a thin face with a high forehead.
او صورتی بیضی شکل دارد و استخوان های گونه اش برجسته اند.
He has an oval face with high cheekbones.
او چشمانی آبی با ابروهای باریک / کم پشت دارد.
She has blue eyes with thin eyebrows.
او چشمانی سیاه با مژه های بلند دارد.
He has black eyes with long eyelashes.
او چشمانی سبز با ابروهای پهن / پرپشت دارد.
She has green eyes with thick eyebrows.
او چشمانی قهوه ای با مژه های بلند و کلفت دارد.
He has brown eyes and bushy eyelashes.
رنگ پوستش روشن است.
She is light-skinned.
رنگ پوستش روشن است.
She has a pale / fair complexion.
رنگ پوستش زرد است. ( شبیه ژاپنی ها و چینی ها )
He has an oriental complexion.
او سبزه است.
She is olive-skinned.
رنگ پوستش تیره است.
He is dark-skinned. / He has a dark complexion.
او سیاه پوست است.
She is black.
او بینی بلندی دارد.
He has a long nose.
او بینی صاف دارد.
He has a straight nose.
او بینی سربالا دارد.
He has a turned-up nose.
او بینی کج دارد.
He has a crooked nose.
او بینی شکسته دارد.
He has a broken nose.
او بینی کوفته دارد.
He has a flat nose.
او بینی عقابی دارد.
He has a Roman nose.
او لب باریک دارد.
She has thin lips.
او لب پهن دارد.
She has full lips.
او چانه باریک ( نوک تیز ) دارد.
He has a pointed chin.
او زنخدان دارد.
He has a cleft chin.
او غبغب دارد.
He has a double chin.
او چانه بزرگی دارد.
He has a prominent chin.
روی گونه اش چال دارد.
He has a dimple on his cheek.
روی گونه چپش جای زخم دارد.
He has a scar on his left cheek.
صورتش کک و مک دارد.
She has freckles on her face. / She is freckle-faced.
روی گونه راستش خال دارد.
She has a mole on her right cheek.
اطراف چشمش چین و چروک دارد.
She has wrinkles around her eyes.
او ریش جوگندمی دارد.
He has a gray beard.
او سبیل پرپشتی دارد.
He has a thick mustache.
ریش مرتب و منظمی دارد.
He has a tailored beard.
او ریش پروفسوری ( ریش بزی ) دارد.
He has a goatee.
او خط ریش بلند دارد.
He has long sideburns.


تمرین 1-2
جملات و سئوالات زیر را به انگلیسی چگونه بیان می کنید ؟ پاسخ خود را در محل مربوط بنویسید.
1- پدرم چندان پیر نیست ، میانسال است.
2- خواهر بزرگم سی و یکی دو سال بیشتر ندارد.
3- مادرم نسبتاً کوتاه قد است.
4- پدرم نسبتاً قد بلند است.
5- قد من یک متر و هفتاد است.
6- بزرگترین برادرم قد بلند و چهارشانه است.
7- تو لاغری ولی استخوان بندیت درشت است.
8- دخترخاله ام قد متوسط و ریزه اندام است.
9- ایکاش موی صاف مشکی داشتم.
10- خواهرم موی موجدار طلایی دارد.
11- فرقت را از وسط باز می کنی ؟
12- چرا موهایت را فر نمی کنی ؟
13- خواهرم همیشه موهایش را می بافد.
14- از مدل موهایت خوشم می آید.
15- او سبزه است و موی مجعّد دارد.
16- او صورتی دراز با پیشانی بلند دارد.
17- زن برادرم چشم های سیاه با ابروهای باریک دارد.
18- او چشمانی سبز با مژه های بلند دارد.
19- او چشم های درشت و بینی سربالا دارد.
20- او ریش و سبیل دارد.
21- صورتش کک و مک دارد.
22- خواهرم یک خال روی گونه راستش دارد.
23- صورت مادربزرگم گرد و پرچین و چروک است.
24- مادرم لب های باریک و بینی کشیده دارد.
25- پدرم صورتی بیضی شکل با ابروهای پرپشت دارد.

پاسخ تمرین 1 - 2
1- My father is not old. He’s middle-aged.
2- My elder sister is in her early thirties.
3- My mother is rather short.
4- My father is pretty / quite tall.
5- I’m 1 meter 75.
6) My eldest brother is tall and broad-shouldered.
7) You are thin / slim but big-boned.
8) My cousin is medium height and petite.
9) I wish I had straight black hair.
10) My sister has wavy blonde (Am.) / fair (Br.) hair.
11) Do you part your hair in the middle?
12) Why don’t you have your hair premed?
13) My sister always braids her hair.
14) I like your hairdo / hair style.
15) His face is square and suntanned.
16) He has a long face with a high forehead.
17) My brother’s wife has black eyes with thin eyebrows.
18) She has green eyes with long eyelashes.
19) She has big eyes and turned-up nose.
20) He has a beard and a mustache.
21) Her face is freckled. / She’s freckle-faced.
22) My sister has a mole on her right cheek.
23) My grandma’s face is round and wrinkled.
24) My mother has thin lips and a straight nose.
25) My father has an oval face and thick eyebrows.

2-6- شخصیت
2-6- Character

توضیح مهم : انگلیس زبان ها معمولاً در گفتار و نوشتار صفات مربوط به شخصیت انسان را به تنهایی به کار نمی برند بلکه اغلب از دو قید quite و rather ( نسبتاً ) استفاده می کنند. قید quite معمولاً قبل از صفات مطلوب ( مانند خوش اخلاق ، مودب ، ... ) و rather قبل از صفات نامطلوب ( بد اخلاق ، بی ادب ، ... ) به کار می رود. در انگلیسی آمریکایی اغلب از Pretty به معنای quite استفاده می شود.


نسبتاً اجتماعی است.
He’s quite sociable.
نسبتاً گوشه گیر است .
He’s rather unsociable.

این دو قید از شدت معنای صفات می کاهند و در مکالمات مانع از ایجاد رنجش می گردند. ضمناً اگر بخواهیم راجع به شخصیت خودمان صحبت کنیم معمولاً نمی گوییم :

من مهربان و صمیمی هستم.
I’m kind and friendly.
بلکه بهتر است بگوییم :
خودم را مهربان و صمیمی می دانم.
I consider myself kind and friendly.

برای صحبت درباره شخصیت افراد ، دانستن تعدادی از صفات و اصطلاحات لازم است.
او راستگو ( درستگار ) / نادرست است.
He’s honest / dishonest.
او آرام / عصبی است.
He’s calm / nervy.
او اجتماعی ( زودجوش ) / گوشه گیر ( دیرجوش ) است.
He’s sociable / unsociable.
او خوش اخلاق / بد اخلاق است.
He’s good-tempered / bad-tempered.
او صمیمی ( خوش برخورد ) است / او چندان صمیمی نیست.
He’s friendly / rather unfriendly.
او خنده رو / افسرده است.
He’s cheerful / depressed.
او پرحرف / کم حرف است.
He’s talkative / quiet.
او خوش صحبت / کسل کننده است.
He’s entertaining / boring.
او خجالتی / پررو است.
He’s shy / cheeky.
او مؤدب / بی ادب است.
He’s polite / impolite ( rude ) .
او متین ( باوقار ) ≠ جلف / سطح پایین است.
He’s calm / composed / self-possessed ≠ cheap / low-class
او قابل اعتماد / غیر قابل اعتماد است.
He’s reliable / unreliable.
او باهوش / کودن است.
He’s smart ( clever , intelligent ) / stupid.
او پرکار / تنبل است.
He’s hard-working / lazy.
او صبور / عجول است.
He’s patient / impatient.
او فعال / کم تحرک است.
He’s active / inactive.
او عاطفی / غیرعاطفی است.
He’s emotional / unemotional ( cool )
او آگاه ( معقول ) / ناآگاه است.
He’s sensible / insensible.
او خوش بین / بدبین است.
He’s optimistic / pessimistic.
او شجاع ( با شهامت ) / بزدل است.
He’s brave ( courageous ) / chicken-hearted ( a coward )
او جدی / بی خیال است.
He’s serious / easygoing.
او سخاوتمند / خسیس است.
He’s generous / mean.



او صرفه جو / ولخرج است.
He’s economical / extravagant.
او باتدبیر / بی تدبیر است.
He’s tactful / tactless.
او دارای اعتماد به نفس / فاقد اعتماد به نفس ( متزلزل ) است.
He’s self-confident / insecure.
او مهربان / نامهربان است.
He’s kind / unkind.
او متواضع / متکبر است.
He’s down-to-earth ( humble ) / arrogant.
او عاقل / ابله است.
He’s wise / a fool ( foolish ) .
او قاطع / بی اراده است.
He’s decisive / indecisive.
او روشنفکر / امّل است.
He’s intellectual / fanatic.
او مسئول / غیر مسئول است.
He’s responsible / irresponsible.
او خلاق / فاقد خلاقیت است.
He’s creative / unimaginative.
او خودخواه نیست / خودخواه است.
He’s unselfish / selfish.
او آزاد اندیش / کوته فکر است.
He’s broad-minded / narrow-minded.
او با سلیقه / شلخته است.
He’s tidy (neat ) / messy (untidy)
او حس همکاری دارد / حس همکاری ندارد.
He’s cooperative / uncooperative.
او باملاحظه / بی ملاحظه است.
He’s considerate / inconsiderate.
او قابل انعطاف / لجباز است.
He’s flexible / stubborn.
او یک آقای به تمام معنی است.
He’s a real gentleman.
او یک خانم به تمام معنی است.
She’s a real lady.
او بانشاط و پرانرژی است.
He’s lively and energetic.
او مبتکر و خلاق است.
He’s innovative and creative.
او متفکر و آزاداندیش است.
He’s thoughtful and open-minded.


او خودساخته و متکی به نفس است.
He’s self-made and independent.
او باسواد و بامطالعه است.
He’s knowledgeable and well-read.
او باشخصیت و قابل احترام است.
He’s dignified and respectable.
او سخاوتمند و مهمان نواز است.
He’s generous and hospitable.
او سخت کوش و درس خوان است.
He’s hard-working and studious.
او متظاهر است.
He’s showy ( a show-off) .
او خسیس است.
He’s stringy ( a miser ) .
او حسود است.
He’s jealous.
او دورو است.
He’s two-faced.
او حساس است.
He’s sensitive ( touchy ) .
او احساساتی است.
He’s sentimental.
او لوس است.
He’s spoiled.
او کنجکاو (فضول) است.
He’s curious (nosy / nosey ) .
او زود از کوره در می رود.
He’s quick-tempered. / He loses his temper quickly.
همیشه پشت سر (من) حرف می زند.
He’s always talking behind (my ) back.
او اعتماد به نفس ندارد.
He lacks self-confidence.
نسبت به انتقاد حساسیت دارد.
He’s rather sensitive to criticism.
هرگز غیبت نمی کند.
He never backbites.
همیشه سر به سر دوستانش می گذارد.
He always teases his friends.
معمولاً با دیگران قاطی نمی شود.
He doesn’t usually mix with others.

تمرین 2-2- جملات زیر را به انگلیسی چگونه بیان می کنید ؟
1- او متین ولی کمی گوشه گیر است.
2- برادر بزرگم خوش اخلاق ولی کمی پرحرف است.
3- پدرزنم اجتماعی و خوش صحبت است.
4- مادرزنم مؤدب و خنده روست.
5- او خجالتی ولی باهوش است.
6- پدربزرگم عاقل و فعال است.
7- دختر برادرم مهربان و باعاطفه است.
8- او تنبل و بدبین است.
9- نوه دختری ام جدی و متکی به نفس است.
10- خواهر دوستم حسود و لجباز است.
11- مادرم باسلیقه و مهمان نواز است.
12- پدرم باتدبیر و صرفه جوست.
13- برادرت فضول و بی ملاحظه است.
14- او متظاهر و ولخرج است.
15- معلم مان قاطع و باشهامت است.

پاسخ تمرین 2-2
1- He is self-possessed but a little reserved.
2- My eldest brother is good-tempered but talkative.
3- My father-in-law is sociable and amusing.
4- My mother-in-law is polite and cheerful.
5- She is shy but intelligent.
6- My grandfather is wise and active.
7- My niece is kind and emotional.
8- He is lazy and pessimistic.
9- My granddaughter is serious and independent.
10- My friend’s sister is jealous and stubborn.
11- My mother is neat and hospitable.
12- My father is tactful and economical.
13- Your brother is curious / nosy and inconsiderate.
14- She is showy and extravagant.
15- Our teacher is decisive and courageous.

فصل 3
خود را بیازمایید !
در این فصل معادل انگلیسی جملات زیر و تعداد زیادی از جملات دیگر را یاد می گیرید. چند تا از این جملات را از قبل بلدید؟ سعی کنید معادل انگلیسی جملات زیر را بنویسید. آن گاه پس از مطالعه ی کامل فصل شوم یک بار دیگر همین آزمون را انجام دهید. پاسخ هایی را که در شروع و پایان فصل سوم داده اید با هم مقایسه کنید و پیشرفت تان را بسنجید .

1- می خواهم تحصیلاتم را در خارج ادامه بدهم.
2- کلاس چندمی ؟
3- من دانشجوی سال چهارم هستم.
4- چه رشته ای می خوانی ؟
5- چرا مهندس ساختمان را انتخاب کردی؟
6- دوستم پارسال دانشگاه را رها کرد.
7- تا حالا چند واحد گذرانده ای ؟
8- چه مدرکی ( دانشگاهی ) داری ؟
9- من لیسانس فیزیک دارم.
10- خواهرم فوق لیسانس شیمی می خواند.

3- تحصیلات
3- Education

1-3- انواع مدارس و دانشگاه ها
3-1- Type of schools & universities
پسر کوچکترم به دبستان می رود.
My younger son goes to elementary school (Am.) / primary school (Br.) .
پسر بزرگترم به دبیرستان می رود.
My elder son goes to high school. (Am.) / secondary school (Br.) .
او به مدرسه پسرانه می رود.
He goes to a boys’ / an all boys’ school.
او به مدرسه دخترانه می رود.
She goes to a girls’ / an all girls’ school.
او به مدرسه مختلط می رود.
He / She goes to a coeducational school (Am.) / mixed school (Br.) .
او قبلاً به مدرسه بین المللی می رفت.
She used to go to an international school.
باید تا مدتی به مدرسه تطبیقی برود.
He’ll have to go to a comparative school for a while.
ترجیح می دهم به مدرسه فنی بروم.
I’d prefer to go to a technical school.
چرا در یک مدرسه شبانه ثبت نام نمی کنی ؟
Why don’t you enroll in a night school?
مدرک ماشین نویسی ام را از یک آموزشگاه فنی - حرفه ای گرفته ام.
I got my typing certificate from a vocational school.
برادرم دانشجوست. دانشگاه دولتی می رود.
My brother is a university student. He goes to a state university.
من در دانشکده پزشکی ، پزشکی می خوانم.
I study medicine at the Faculty of Medicine.
مری می خواهد به کالج ( تحصیلات عالیه ) برود.
Mary wants to go to a college ( of further education ) .
جان تصمیم گرفته است که تحصیلاتش را در پلی تکنیک ادامه دهد.
John has made up his mind to continue his studies in a polytechnic.


3-2- کلاس ها ، رشته های تحصیلی ، مدارک تحصیلی
3-2- Grades , majors , degrees

کلاس چندمی ؟
Which grade are you in?
کلاس چهارمم.
I’m in the fourth grade.
سال چندمی ؟
What year are you in?
سال سومم.
I’m in the third year. / I’m doing my junior year.
کدام مدرسه / دانشگاه می روی ؟
Which school / university do you go to ?
من دانشجوی سال اول / سال دوم / سال سوم / سال چهارم هستم.
I’m a freshman / a sophomore / a junior / a senior .
هم اطاقی ام سال دومی است.
My roommate is a sophomore.
می خواهم تحصیلاتم را در خارج ادامه دهم.
I want to continue my studies abroad.
هنوز درسم را تمام نکرده ام.
I haven’t completed / finished my studies yet.
رشته تحصیلی ات چیست ؟ چه رشته ای می خوانی ؟
What’s your major (field of study) ?
رشته ریاضی می خوانم.
My major is math / I’m majoring in math.
انتخاب رشته تحصیلی
to take up a major
قصد دارم رشته پزشکی را انتخاب کنم.
I’m going to take up medicine.
ترک تحصیل کردن
to drop out of
ناچار شدم کالج را رها کنم / ترک تحصیل کنم.
I had to drop out of college.
واحد درسی
a unit / a credit / a credit hour
این نیمسال 18 واحد گرفته ام.
I’ve taken 18 units / credits / credits hours this semester.
یکسال تحصیلی از دو نیمسال تشکیل شده است.
An academic year consists of two semesters.
تا حالا 60 واحد گذرانده ام.
I’ve passed 60 units / credit hours so far.


تحصیلات دوره لیسانس
undergraduate studies
تحصیلات دوره فوق لیسانس
graduate / postgraduate studies
فارغ التحصیل شدن از
graduate from / be graduated from
فارغ التحصیل
a graduate (of)
برادرم ماه قبل از دانشگاه آزاد فارغ التحصیل شد.
My brother (was) graduated from Open University last month.
برادرم فارغ التحصیل دانشگاه تهران است.
My brother is a graduate of Tehran University.
در پایان این دوره مدرکی می گیری ؟ ( منظور نوعی مدرک علمی یا فنی - حرفه ای است که معمولاً با دیپلم یا لیسانس فرق دارد. )
Will you get a certificate at the end of this course?
دیپلم دبیرستان دارم.
I have a high school diploma.
مدرک دانشگاهی داری ؟
Do you have a degree ?
فوق دیپلم دارم.
I have an Associate’s Degree.
مدرک لیسانس
a Bachelor’s Degree
مدرک فوق لیسانس
a Master’s Degree
مدرک دکتری
a Ph.D (Doctor of Philosophy)
مدرک لیسانس در رشته های علمی و فنی ( فیزیک و شیمی )
B.S. / B.S.c = Bachelor of Science
مدرک لیسانس در رشته های علوم انسانی و هنر
B.A. = Bachelor of Arts
مدرک فوق لیسانس در رشته های علمی و فنی
M. S. / M. Sc. = Master of Science
مدرک فوق لیسانس در رشته های علوم انسانی و هنر
M. A. = Master of Arts
لیسانس فیزیک دارم.
I have a B.S. in Physics.
مری پارسال فوق لیسانس اقتصاد گرفت.
Mary got an M.Z. in Economics last year.
دارم فوق لیسانس شیمی می خوانم.
I’m studying for an MS (Degree) in chemistry.

تمرین 3
جملات و سئوالات زیر با به انگلیسی چگونه بیان می کنید ؟


1- کلاس چندمی ؟

2- کی دیپلم گرفتی ؟
3- کی فارغ التحصیل خواهی شد ؟
4- هم اطاقیم دانشجوی سال آخر است.
5- دارم حقوق می خوانم.
6- برادرم لیسانس ریاضی دارد.
7- چه رشته ای می خوانی ؟
8- دارم دوره لیسانس را می گذرانم.
9- من فوق لیسانس شیمی دارم.
10- کدام دانشگاه می روی ؟
11- چرا رشته اقتصاد را انتخاب کردی؟
12- برادرم هنوز درسش را تمام نکرده است.
13- نیمسال دوم از ماه فوریه شروع می شود.
14- پدرم دکترای روانشناسی دارد.
15- خواهرم دارد فوق لیسانس می خواند.
16- قصد داری در خارج ادامه تحصیل بدهی ؟
17- نیمسال بعد 16 واحد خواهم گرفت.
18- دوستم ترک تحصیل کرد تا کار کند.
19- چه مدرکی ( دانشگاهی ) داری ؟
20- قبلاً به مدرسه مختلط می رفتم ولی الان به مدرسه پسرانه می روم.

پاسخ تمرین 3
1- Which grade are you in?
2- When did you get your ( high school ) diploma?
3- When will you graduate?
4- My roommate is a senior.
5- I’m studying law.
6- My brother has a B.S. (Degree ) in math (Am.) / maths (Br.).
7- What’s you major?
8- I’m studying for a BS / BA / Bachelor’s Degree.
9- I have an MS (Degree) in chemistry.
10- Which university do you go to ?
11- Why did you take up Economics?
12- My brother hasn’t finished / completed his studies yet.
13- The second semester begins / will begin in February.
14- My father has a Ph.D. in psychology.
15- My sister is studying for a Master’s Degree.
16- Are you going to continue your studies abroad?
17- I’ll take 16 units / credits / credit hours next semester.
18- My friend dropped out of college / high school / quit studying to work.
19- What degree / What kind of degree do you have ?
20- I used to go to a co-school ( coeducational school) / mixed school, but now I’m going to a boys’ / an all-boy’s school.

فصل 4
خود را بیازمایید !
در این فصل معادل انگلیسی جملات زیر و تعداد زیادی از جملات دیگر را یاد می گیرید. چند تا از این جمله ها را از قبل بلدید؟ سعی کنید معادل انگلیسی جملات زیر را بنویسید. آن گاه پس از مطالعه کامل فصل چهارم یکبار دیگر همین آزمون را انجام دهید.

1- کمرم هنوز هم درد می کند.
2- حالت تهوع دارم.
3- تب خفیفی دارم.
4- آبریزش بینی دارم.
5- ضعف دارم.
6- سرم گیج می رود.
7- بینی ام گرفته است.
8- صدایم در نمی آید.
9- تمام تنم درد می کند.
10- درد شدیدی در سینه ام دارم.
11- خیلی زود به نفس نفس می افتم.
12- تمام تنم عرق کرده است.
13- او ساعت 8 بهوش آمد.
14- دکتر چند تا آزمایش نوشت.
15- از معده ام عکس گرفتند.
16- مچ (قوزک) پایم رگ به رگ شده است.
17- از دوچرخه افتادم و پایم شکست.
18- انگشت شصتم کبود شده است.
19- لثه ام ورم کرده است.
20- خون دماغ شده ام.
21- پرستار به من آمپول زد.
22- یک چسب زخم روی بریدگی بچسبان.
23- موهایم می ریزد.
24- موهایم دارد کم پشت می شود.
25- چشم هایم نزدیک بین است.
26- دیدم تار است.
27- باید رژیم بگیری.
28- باید همین حالا بستری شوی.

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط تارا در تاریخ 1393/02/11 و 12:15 دقیقه ارسال شده است

ازآقای سرخابی ممنونم که باعث کمک مادریادگیری بیشترشدباتشکرفراوان

این نظر توسط shadi در تاریخ 1391/07/16 و 11:12 دقیقه ارسال شده است

سلام
میشه کتاب های سرخ ابی معرفی کنید


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 50
  • بازدید ماه : 41
  • بازدید سال : 898
  • بازدید کلی : 17,643